امروز روز بازگشت آزاده ها بود
همیشه و هر سال بابام این روز ها مریض میشه و روده هاش عفونت میکنه
نمیدونم غصه میخوره
نمیدونم چرا مریض میشه
خدایا خوب بشه میدونی که من دلم نمیاد نگاش کنم شبا گریه میکنم تا صبح ![]()
پس خوبش کن![]()
هنوز براش جشن نگرفتیم فردا میرم براش کادو میخرم با کیک خوشکل(مثل خودش)
خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا میشه پیش مرگ بابام بشم؟
بابای خوشکلم روزت مبارک
.
.
.
.
.
برا بابا سالی سه بار جشن میگیریم
یه بار تولد
یه بار روز جانباز
یه بار روز بازگشت آزاده ها
ایشالا قربونش بشم یه تنه
برا شادی روح شهدامون که کنار بچه هاشون نیستن صلوات
سهمیه دانشگاه و ... برا هیشکی بابا نمیشه
من حاضرم بمیرم ولی بابام درد نکشه
ولی خدا به حرفم گوش نمیده(خدا مهربونه میدونم گوش میده مگه نه؟)
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۲/۰۵/۲۶ ساعت 4:37 توسط عاطفه
|